خواستگاری خری...
نوشته شده توسط : حسین

خری آمد بسوی مادر خویش*بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری*اگر تو بچه ات را دوست داری

خر مادر بگفتا ای پسر جان * تو را من دوست دارم بهتر از جان

ز بین این همه خرهای خوشگل*یکی را کن نشان چون نیست مشکل

خرک از شادمانی جفتکی زد*کمی عرعر نمود و پشتکی زد

بگفت مادر به قربان نگاهت*به قربان دو چشمان سیاهت

خر همسایه را عاشق شدم من*به زیبایی نباشد مثل او زن

بگفت مادر،برو پالان به تن کن*برو اکنون بزرگان را خبر کن

به آداب و رسومات زمانه*شدند داخل به رسم عاقلانه

دو تا پالان خریدند پای عقدش*یک افسار طلا با پول نقدش

خریداری نمودند یک طویله*همانطوری که رسم است در قبیله

خر عاقد کتاب خود گشایید*وصال عقد ایشان را نمایید

دوشیزه خر خانم آیا رضایی؟*به عقد این خر خوش تیپ درآیی؟

یکی از حاضرین گفتا به خنده*عروس خانم به گل چیدن برفته

برای بار سوم خر بپرسید*که خر خانم سرش یکباره جنبید

خران عرعرکنان شادی نمودند*به یونجه کام خود شیرین نمودند

به امید خوشی و شادمانی*برای این دو خر در زندگانی

rahyanemood.blogfa.com


فوتبال ایران و جهان


:: موضوعات مرتبط: دل نوشته يا شعر , خواستگاري خري!!! , ,
:: بازدید از این مطلب : 791
|
امتیاز مطلب : 478
|
تعداد امتیازدهندگان : 155
|
مجموع امتیاز : 155
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
ساحل در تاریخ : 1391/10/29/5 - - گفته است :
خيلي باحال بود ايول


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: